صفات متضاد در انگلیسی
تضاد هر صفت ، هر اسم یا هر فعلی را اغلب با افزودن یک پیشوند منفی به آن می سازند. پیش بینی این که کدام یک از پیشوندهای un- ، in- یا dis- برای کدام کلمه به کار می رود ممکن نیست؛ بنابراین ، متضاد کلمات را باید جدا جدا آموخت .
صفت ها و ساختن صفات متضاد با پیشوند un, in
UN-: unlikely , unhappy , unexpected
In-: infinite , insincere , inadequate
*نکته: استرس کلمه هیچگاه روی پیشوند un قرار نمی گیرد و با اضافه شدن پیشوند un، در استرس کلمه نیز تغییری ایجاد نمی شود.
ساخت متضاد صفات در زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی برای ساخت متضاد اغلب صفات زبان انگلیسی از پیشوندهای مرسوم استفاده می شود. در این مقاله به بررسی پیشوندهای مختلف زبان انگلیسی که برای متضاد کردن صفات مورد استفاده قرار می گیرند می پردازیم.
در ابتدای کلماتی که با حرف (I) آغاز می شوند il اضافه می شود:
Illogical
در ابتدای کلماتی که با یکی از حروف (b)،(m) و (p) آغاز می شوند Im اضافه می شود:
Imbalance, immature, impossible
در ابتدای کلماتی که با حرف (r) آغاز می شوند Ir اضافه می شود:
Irresponsible
Dis-: disqualify, disobedient, distrust, dislike
کلماتی که با استفاده از پیشوند non- ساخته می شوند ، نبود کیفیت یا عملی خاص را شرح می دهند:
A non-stick pan
Just a non – smoker
لیست تعدادی از صفات متضاد
bent / straightخم، کج/
مستقیم
best / worst
بهترین/ بدترین
better /worse, worst
بهتر/ بدتر
big /little, smallبزرگ /
کوچک
black / whiteسیاه/
سفید
blame / praiseسرزنش کردن
/ ستایش کردن
bless / curseمصیبت/
عافیت
bitter / sweetتلخ/
شیرین
borrow / lendقرض دادن/
قرض گرفتن
bottom / topپایین /
بالا
boy / girlپسر/
دختر
brave /cowardly
شجاع/ نامرد
build / destroy
ساختن/ ویران کردن
bold / meek, timidمحبوب،
فروتن/ گستاخ
bound / freeمحدود/
آزاد
bright / dim, dullروشن/ کم
نور
brighten / fadeمحو /
واضح
broad / narrowپهن /
باریک
calm / windy, troubledآرام /
طوفانی
capable / incapableتوانا/
نالایق
careful / carelessمحتاط/ بی
احتیاط
cheap / expensiveگران/
ارزان
common / rareمعمول/ غیر
معمول
contract / expandکوتاه کردن/
گسترش دادن
cool / warmسرد/
گرم
correct / incorrect, wrong
درست/ نادرست
courage / cowardiceشهامت/
ترسویی
create / destroyدرست کردن/
تخریب کردن
crooked / straightکج/
مستقیم
cruel / kindسنگدل/
مهربان
compulsory / voluntary
اجباری/ اختیاری
courteous / discourteous, rudeباادب/
گستاخ
dangerous / safeخطرناک/
ایمن
dark / lightتاریک/
روشن
day / night روز/
شب
dead / aliveمردن / زنده
بودن
decline / accept, increase
نپذیرفتن/ پذیرفتن
decrease / increaseکاستن/
افزودن
deep / shallowعمیق/ کم
عمق
definite / indefiniteقطعی/
نامعین، غیر قطعی
demand / supplyتقاضا/
عرضه
despair / hopeنا امیدی/
امید
disappear / appear
آشکار/ ناپیدا
diseased / healthyناخوش/
سالم
down / upپایین/ بالا
downwards / upwards روبه
پایین/ روبه بالا
dry / moist, wetخشک/
نمدار
dull / bright, shiny
راکد/ شفاف
early / lateزود/
دیر
east / west شرق/
غرب
easy / hard, difficultآسان /
مشکل
empty / full تهی / پر
encourage / discourageتشویق کردن/
دلسرد کردن
end / begin, startشروع/
پایان
enter / exit ورود/ خروج
even / odd
زوج / فرد